دیروز، نزدیکهای ظهر ناگهانی تصمیم گرفتم که کیک تولدم رو یه شب زودتر درست کنم، شب ولادت امام حسن عسگری (ع). علاوه بر اون مهمون هم داشتیم. مامان که رفتن بیرون من دست به کار شدم. اما!!! دیدم شکر نداریم و بیکینگپودر هم کمتر از نصف مقدار موردنیاز داریم. چند لحظهای تسلیم شدم و بعد فکری به ذهنم رسید. مقداری قند ریختم تو هاون و کوبیدم، بعد هم ریختم تو آسیاب و تبدیلشون کردم به پودر قند! کمبود بیکینگپودرم بیخیال شدم و با همون مقدار درستش کردم. بازم اما!!! همینکه درست کردن مایع/خمیر کیک تموم شد یه دفعه همهجا تیره و تار گشت! برق رفت :؟؟؟ مثل این کارتونیها هست؟ درجا رو هوا خشک شده بودم! حالا من چیکار کنم؟ همینطور هاج و واج مونده بودم که ناگهان یخچال عزیز صدایی از خودش درآورد. دیدم عه اینکه روشنه، رفتم کلید آشپزخونه رو بالا پایین کردم دیدم روشن نمیشه. بالاخره فهمیدم لامپ بسوخته! سریع قالب رو گذاشتم تو توستر و بعد رفتم لامپ حموم رو باز کردم به آشپزخونه بستم و شلوغیا رو جمع کردم.
اما!!! وقتی پختش تموم شد دیدم نصف همیشه شده. حالا یا چون بهجای شکر پودرقند ریختم، یا اینکه بیکینگپودرش کم بود یا اینکه اینبار دیوارههای قالب رو چرب نکرده بودم یا هم گزینهی دال! بافتش اسفنجی نبود، ولی به قول ما تخته هم نبود! طعمش هم همه تعریف کردن، خوب شده بود.
تا شب نوبتی، نفری چند بار بهم گفتن که توروخدا بذار اینو ساده بخوریم، تزئین مزئین نکن! منم میگفتم امشب شب ولادته! فردا شب هم دو تا ولادته! مگه کیک تولد ساده میشه؟ چند بار سست شدم، اما در نهایت تصمیم خودمو گرفتم و خامه رو درآوردم که یخش باز بشه. یه کاسهی بزرگ هم از قبل یک سومشو آب کردم گذاشتم تو فریزر ببنده تا خامه رو روش بزنم. دیگه نزدیکهای شب شده بود و همهی کارها رو هم و فشرده. شروع کردم به زدن خامه و مثل دفعهی قبل پنج دقیقه کند، یه ربع تند زدم. این روش رو دو باره دارم انجام میدم و خوب بوده. اما این بار مثل آب روون شده بود و اصلا فرم نگرفت! چَراشو نمیدانم. و نمیدانم اون حجم از آرامش رو از کجا آورده بودم، چون معمولا اینجور وقتها استرس میگیرم و بیشتر گند میزنم. دیدم قسمت گنبدی کیک رو هم برش زدم (حالا هییییچوقت گنبدی نمیشد ها، عدل همین دفعه گنبدی شد!)، وگرنه میشد تزئین نکرد و همینجوری برد و خورد! در آرامش فکر کردم چیکار کنم و چجوری تزئین کنم. ژله بریلو؟ قبلش باید خامهکشی شده باشه. فوندانت؟ اونم قبلش باید خامهکشی شده باشه و تازه فوندانت هم تو خونه نداشتم. شکلات مکلات به شکل ریخت و پاش بریزم روش؟ چون کیک برش خورده زشت میشه. و نهایتا یاد گاناش افتاد. مقداری از خامههای قنادی رو بردم رو بخار کتری گذاشتم و مقداری از شکلاتهایی که هفتهی پیش تمپر کرده بودم رو درآوردم و خورد کردم و بعد ریختم تو خامه و گاناش درست شد :) ریختم رو کیک و یهکم شکلات سنگی دورش چیدم و اون قلب تمپرشدهی هفتهی پیشم گذاشتم وسطش و خلاص!
شب هم فقط قرار بود مهمونمون خانوادهی دایی باشن. بعد خانوادهی داداشم اضافه شد، بعد خانوادهی خواهرم بیخبر از اینکه مهمونی داریم اومده بودن خونهمون، بعد هم خانوادهی اون یکی خواهرم :))) منم دیدم جمع همه جمعه، چند تا تراول تو پاکت کردم کادوهای تولدشونو همونجا دادم دیگه. چون ما یه روز بخصوص که تولد نمیگیریم، تو این ایام هروقت مهمونی بشه کادوهای همو میدیم. عجیبه واقعا که همهمون با فاصلههای چند روزه دنیا اومدیم! اول داماد دومیه، بعد من و زنداداشم تو یه روز، بعد خواهرم شب یلدا، بعد خواهرم میلاد عیسی مسیح!، بعد مهندس، بعد داداش بعدیم و بعد داماد اولی!!! جلالخالق! البته من فقط به خانوماشون دادم گفتم کادوهاتون دونفری با شوهراتون 😂 فقط داداشم که مجرده تکنفری شد :) هیشکی هم به من کادو نداد 😢 خودشونم میگفتن که رسم جدیده، آدم تو تولدش به بقیه کادو میده :)
+ اون قطرهای که رو کیک ریخته رو خودم همین الان دیدم! آقا دیشب قطره روش نبود که :(
+ مثل همیشه بیاهمیتترین کار تو این پروسه، قسمت عکس گرفتن بوده! باید روی این قسمت کار کنم :) خیلی عکسها خاصن! واسه همون لوگو هم میزنم روش 😂
سلام.
تولدتون مبارک ... انشالله صد ساله بشین با سلامتی و شادی :)
کیک هم که ظاهرش خوبه تا مزه اش چجوری باشه :)
+ شما که لوگو میزنین رو عکس میتونستین اون قطره رو هم با فتوشاپ پاک کنین :)
پا ییز
:| خاک تو سر دیوانه ات کنن! یعنی تو واقعا شب تولد خودت رفتی به ملت کادو دادی؟ خوب معلومه که بهت نمی دن دیگه!
تولدت هم مبارک 🎂
به به :))
تولدت مباررررررک:)
آرزو میکنم برات آرزو ها و خواسته هات با مصلحتت یکی باشن و بهشون برسی 🤗🌸
تسنیم جونی تولدت مبارک باشه😘
ایشالا همیشه سالم و سلامت باشید،جمعتون جمع باشه 😊
سلام.
تولدتان خیلی مبارک:))
دست و جیغ بلند با هورای اضافه :)
ایشالا همونقدر که لازم دارید عمر با عزت داشته باشید :)
سلام و دست مریزاد
زادروز تان هم مبارک ... امروز تولد"خانم " بنده بود ... دخترکم با بضاعت موجود کیکی را که جمعه شب پخته بود با شمع و کمی شیرینجات تزیین کرد و یک "بندعینک" ساخت دست خودش هم به عنوان هدیه برای ایشان کادو کرده بود که ما را هم از خجالت درآورد ... یک جشن کوچک 3 نفره :)
روزهایی سراسر سلامت و آرامش داشته باشید.
وفقکم
سلام
تولدتون مبارک.
از خامه بدم میاد ولی کیک شکلاتی خیلی دوست دارم. از اینا که کیکش شکلاتیه، بین لایه هاش شکلاته. تزیینش هم شکلاتیه.
خواهرشوهرای منم تولداشون اینجوریه. یکیشون دیروز تولد خودش و شوهرش بود. یکیشون هم امروز تولد خودش و دخترشه.
+ یه روز قراردادی بذارید واسه پدر و مادرتون جشن تولد بگیرید. مثلا شب یلدا.
سلام مومن. جزاکم الله خیرا
تولدتون جمیعا مبارک(لبخند)
معمولا کسی که تولدش اول از همه است، کادو بیشتر می گیره چون برای بعدی ها دیگه پول نیست(لبخند)
خلاصه که سرتون شیره مالیدند(لبخند)
عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
تولدهاتون جمیعا مبارک و ممنون که برای تولد من کیک پختی.😁😉
شما تسنیم می باشی؟ خواهر چرا خودت رو معرفی نمیکنی خب؟ 🙂
من از بقیه کامنتها باید بفهمم؟ این درسته آیا؟😑
عجیبه که کادویی دریافت نکردی. معمولا همونجا که به همه کادو بدی ملت هم کادو میدن دیگه. اگه ندی شاید ندن، ولی اگه بدی حتما میدن!🤔🤔
ولی سخاوتت ستودنیه😊
و پودر قند به شددددت بافت کیک رو به هم میریزد.
سلام
بسیار عالی
یکی از تفریحات منم همین کیک پختنه :))))))))
با بچه ها کلی میزنیم تو سر و کله هم تا یه کیک بپزیم و دور همی بخوریم :)))
لذت بخشه بنظرم. یه تفریح سالم ^_^
اصن اصلش اینه واسه یه کیک بزنیم و بپاشیم و خلاصه کل آشپزخونه رو گند بزنیم با بچه ها :)))
لذتش به همین کاراشه :)
و الا یه تیکه کیک رو از شیرینی فروشی هم میشه خرید^_^
دیدگاه ها [ ۲۱ ]