نون خامهای یا نارنجک :دی رو با این دستور پختم. البته پودر هل دوست نداشتم و نریختم، وانیل نداشتم و نریختم، شیر هم نداشتم بجاش آب ریختم :))
خیلی خیلی شیرینی راحتیه. توصیه میکنم حتما درست کنین :) تازه اینایی که من درست کردم از شیرینی بازاری خوشمزهتر و خوشخورتر هم بودن 😊
شب جمعهای که گذشت، تصمیم گرفتم برای شادی ارواح طیبهی شکمم، میکادو درست کنم ^_^
دستورهای مختلفی براش وجود داره. آخرین باری که یادمه میکادو درست کردم، هنوز دانشجو بودم و یه چند تایی بردم بیمارستان و موقع رست با بچهها خوردیم. باور نمینمودند که بنده از این هنرها داشته بوده باشم. آخه مگه بچهمثبتا، مذهبیا، خشک و رسمیا، ساده و معمولیام بلدن از این کارا بکنن؟ نچ! نچ!
خلاصه خیلی وقت از اون موقع گذشته و من یادم نیست با کدوم دستور درست میکردم. این بار با دستوری درست کردم که آرد نخودچی داشت و خب خیلی به مذاقم خوش نیومد.
نان میکادو و شکلات سفیدی که در تصویر میبینید، مال قرنها پیشه. تا جایی که یادمه نون میکادو رو هشت تومن و تختهی کامل (یک کیلو) شکلات سفید رو کمتر از سی تومن خریده بودم. ولی خب اقلام پرمصرفی نیستن و تا حالا دووم آوردن. پ هایی که نوشتم رو عکس، یعنی پیمانه؛ البته بجز پ کاکائو که یعنی پودر کاکائو که تو دستور به مقدار دلخواه بود و من چون تموم کرده بودم، فقط قوطی خالیشو گذاشتم تو عکس :دی
آردو تفت میدیم:
آرد نخودچی اضافه میکنیم و یهکم دیگه تفت میدیم. روغن و کره رو اضافه میکنیم:
از رو حرارت برمیداریم، پودر قند رو اضافه میکنیم و اگه لازم بود (جایگزین پودر کاکائو) جهت خوشرنگ شدن عکس، یهکم عکسم دستکاری میکنیم 😁:
همینجور داغ داغ، روی یکی از نونها دو برابر مقدار لازم حلوا میمالیم تا خودمون هم نتونیم بیشتر از یکی بخوریم و سریع دلمون رو بزنه =) بعد نون بعدی رو میذاریم روش و فشار میدیم و حلوا میمالیم و نون میذاریم و فشار میدیم و حلوا میمالیم و نون میذاریم و فشار میدیم و... تا به ارتفاع دلخواه برسیم. مثلا من با این حجم حلوا پنج تا نون گذاشتم، دفعهی بعد که حلوا رو کمتر کنم، احتمالا شیش تا نون میذارم:
میذاریم تو یخچال و یه چیز نسبتا سنگین هم روش میذاریم و مثلا سه ساعت و در اصل یک ساعت بعد درش میاریم، چون علی و ریحانه سرزده اومدن و زود میرن و نمیشه ریحانه میکادو نخورده بره که :)) یه ذره شکلات بنماری میکنیم و روی لایهی بالایی میزنیم. میشه با شکلات سفید بنماریشده هم روش چند تا خط اریب انداخت که شبیه بیرونیا بشه، ولی چون حوصله نداریم، شکلات سفید رو استفاده نمیکنیم و برای یک قرن دیگه تو یخچال نگه میداریم =))
ابتدا این سه تا را میپزیم
سپس از وسط نصف کرده و با آبقند کمی نمدار میکنیم
سپس روی یک لایه خامه گذارده و لایهی دیگر را روی آن قرار میدهیم
تزئین مینماییم
هر دفعه میگم غلط کردم، غلط کردم، دیگه کیک تزئین نمیکنم؛ اما بعد یه مدت باز به سرم میزنه و خودمو میندازم تو هچل. اگه الان بیاین خونهمون، میتونم به صورت تصویری و زنده، انفجار هستهای رو بهتون نشون بدم! جالب اینجاست که از بس مراحل آمادهسازیش، به خصوص خامه، برام سخته، دیگه به مرحلهی تزئین که میرسم کم میارم و فقط سنبل میکنم که تموم شه بره!
این کیکو هدهد سفارش داده واسهش بپزم، برای روز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه، به قول معروفِ جدید! روز عشق! البته با چند روز تاخیر :)
شیرینی رو هم درست کردم به عنوان دورخیز برای شیرینی عید غدیر؛ ولی به این نتیجه رسیدم که من غلط بکنم از این کارا بکنم!
و همچنان درجه کیفیشون سه به بالاست!
مامان، آقای، حجت خونه نیستن. مهندسم رفته بیرون که مثلا زود برگرده. گفتم یه چیزی بیار بخوریم. میگه بگو چی. گفتم فقط من باید بگم چی؟ خودت نمیتونی یهبار فکر کنی شام چی بخوریم؟ میگه اگه نگی نمیارم! شام هم نمیخورم :|
حالا باز هم "خدایا جی بپزم"های خانوما رو مسخره کنین و براش جوک بسازین!