صدای مرا از آشپزخانه‌ی خامه‌ای می‌شنوید...

  • /

    آشپزخامه

  • /

    آشپزخامه

  • /

    آشپزخامه

  • /

    آشپزخامه

  • /

    آشپزخامه

هپی فاذر دی :دی

 

برای روز مادر وقت نداشتم خودم کیک درست کنم و از قنادی گرفتیم. با اینکه قنادی خوبی هم بود، ولی کیک خوبی نداد بهمون. دیگه برای روز پدر تصمیم گرفتم هر طوری هست خودم درست کنم. قراره که شب جمعه باشه روز پدرمون :) بنابراین نمیشد روی پنج‌شنبه حساب باز کرد برای درست کردن کیک. چهارشنبه هم قرار بود کامل درگیر کار اداری و اینا باشم. یک روز کامل هم باید برای تزئین میذاشتم، بنابراین دوشنبه من کیک رو پختم! همین‌قدر زود :)) البته تمهیدات لازم برای خشک نشدنش اندیشیده شد. کیک شیفون ۱۲ تخم‌مرغی توی قالب ۳۰×۳۰ درست کردم. البته یک اشتباهی مرتکب شدم موقع درست کردنش که یه‌کم استرس گرفتم. موقع پیمانه کردن آرد، حواسم پرت شد و نفهمیدم سه پیمانه آرد ریختم یا چهار پیمانه (باید چهار پیمانه می‌ریختم). و این حواس‌پرتی هم باز یادم رفت و بعد از ریختن آرد توی مواد که دیگه نمی‌تونستم پیمانه‌ش کنم، یادم اومد! چون این کیک رو قبلا فقط یک بار پخته بودم، دقیق یادم نبود غلظت مواد چقدر باید باشه و یه‌کم نگاه‌نگاه کردم و آخر تو شک بین سه و چهار، طبق فتوای مراجع، بنا رو بر چهار گذاشتم و فرستادم بره بپزه :))

اول اینقدر بود

 

 

بعد اینقدر شد (شیفون خیلی پف می‌کنه)

 

 

کیک که پخت، قبل از رسیدن آقای، بردمش خونه‌ی خواهرم. صبح سه‌شنبه هم رفتم خونه‌ش و خامه‌کشی کردم، غافل از اینکه کیک روکش فوندانت رو نباید خامه‌کشی کرد و باید گاناش‌کشی می‌کردم! خب من فقط یک بار قبل از این کیک با روکش فوندانت درست کرده بودم و اونم برای یخچال عروس (خواهرم) بود که اونجا هم خامه‌کشی کرده بودم و اتفاقا فوندانتش هم شکم انداخت یک روز بعد 😁 می‌خواستم عصر سه‌شنبه فوندانتشم بذارم، ولی برام کاری پیش اومد و در عوض کار چهارشنبه‌م کنسل شد و خدا رو شکر که اینطور شد. چون کیک یک شب دیگه رفت تو یخچال و خامه‌ش سفت شد و حداقل یکم قوامش بیشتر شد برای زیر فوندانت.

 

 

امروز صبح زود هم باز رفتم خونه‌ی خواهرم و درحالی‌که اونا خواب بودن من شروع به ورز دادن و وردنه‌کشی فوندانت کردم. انقدر به نظرم راحت بود و خوشم اومد که بار اولی که فوندانت رو در ابعاد ۵۰×۶۰  پهن کردم، روی کیک نذاشتم و هی باهاش شکل‌های مختلف درآوردم (به عبارتی خمیربازی کردم ^_^). بار دوم پهن کردم و گذاشتم روی کیک

 

 

و ییهو به این شکل درش آوردم :)

 

 

می‌خواستم یه "هپی‌فادر‌دی"ی چیزی هم بنویسم که متاسفانه مولد حروف درشت نداشتم. جا داره از همین تریبون استفاده کنم و بگم چقدرررر مولد گرونه! مگه چه خبره یه کف دست مولد، ۹۰ هزار تومن؟؟؟ 

راستش خودم از نتیجه‌ش راضی‌ام و خوشم اومده. تصمیم دارم از این به بعد از فوندانت بیشتر استفاده کنم. شایدم با این قیمتا، یه بار امتحان کنم خودم تو خونه فوندانت درست کنم :) این کیک سه و نیم کیلویی، اگه بیرون می‌دادم، سیصد به بالا درمی‌اومد، ولی الان فکر کنم نصف یا دو سوم دراومده برای خودم :)

قرار شده به بقیه نگیم اینو خودم درست کردم. می‌خوام ببینم کسی می‌فهمه خونگیه یا نه :)

 

دسته بندی :
 کیک کیک فوندانت

دیدگاه ها [ ۳ ]

فی‌الواقع باید عرض کنم که واو! براوو واقعا!😊

فی‌الواقع ممنونم 😄😁😊
پیـــچـ ـک

سلام 

کسی فهمید یا نه؟!

حسابی استاد شدیاااا....دانمارکیای سوخته تو یادته؟!!!

خیلی عالی شده!

سلام
آره زن‌داداشم فهمید.
دانمارکیای سوخته حاصل یه غفلت بود، وگرنه نمی‌سوخت :)) ولی الان هم شیرینی خیلی خوب نمی‌پزم.

ممنون :)
محمود بنائی

چه کیکی به به.

ممنون از تعریفتون :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی